کاشکی گاهی وقتا خدا از پشت اون ابر ها میومد بیرون و گوشم رو محکم می گرفت و داد می زد که
آهـــــــــــــــــای دختره
بگیر بشین سر جات
اينقده غر نزن
همینه که هست
بعد یک چشمک می زد و آروم توی گوشم می گفت همچی درست میشه
آهـــــــــــــــــای دختره
بگیر بشین سر جات
اينقده غر نزن
همینه که هست
بعد یک چشمک می زد و آروم توی گوشم می گفت همچی درست میشه
کاش خدا میگفت : راحت باش ، همش یه خوابه.
ReplyDelete